stubborn love [ ۲ ]
فردا صبح
با صدایه الارم گوشیم بیدار شدم
هنوز پسرا خواب بودن
صبحونه رو اماده کردم و پسرا رو بیدار کردم
وقتی صبحونه رو خوردیم من رفتم تو اتاقم که اماده شم
یه ست مشکی با کفش سفید و یه کت سفید کبریتی پوشیدم
از اتاقم امدم بیرون از پسرا خدافظی کردم ماشینو روشن کردمو راه افتادم
از رویه عادت سر راه جلو کافی شاپ نگه داشتم یه اسپرسو گرفتمو امدم بیرون
چند مین بعد
از ماشین پیاده شدم
جلو یه مطب یه ماشین مشکی خیلی باحال پارک شده بود
رفتم تو مطب
مینسو امد جلو و...
-سلام خانم کِلِی
^سلام مینسو
^مریض تو اتاقه!؟
-بله
^ممنون
رفتم سمت اتاق درو باز کردم که بادیدنش مغزم سوت کشید نمیدونستم بخندم میتر سیدم زود باشه
با خودم گفتم...
^غیر ممکنه این خودش باشه، اون مگه تو یه تصادف نمرد؟ یعنی الان دارم یه روح میبینم؟
شاید دارم خواب میبینم!
همینجوری داشتم با خودم حرف میزدم که
تا برگشت نگام کرد سریع شروع کردم به حرف زدن
^سلام ، خوش امدید مشکلتون چیه؟!
( وایی الان این چی بود من گفتم! )
*سلام، خیلی ممنون، بخاطر دندونم امدم
باورم نمیشد اول شک کردم که خودشه ولی الان مطمئن شدم
چهرش، طرز حرف زدنش کلا خودش بود
برایه اینکه مطمئن تر شم گفتم
^خب من الیا کلی هستم میشه خودتونو معرفی کنید تا من وسایلو اماده کنم
وقتی اینو گفتم اون لبخند خرگوشی که سه سالی میشد ندیده بودم شو دیدم
سریع جواب داد.....
#Bts
#army
با صدایه الارم گوشیم بیدار شدم
هنوز پسرا خواب بودن
صبحونه رو اماده کردم و پسرا رو بیدار کردم
وقتی صبحونه رو خوردیم من رفتم تو اتاقم که اماده شم
یه ست مشکی با کفش سفید و یه کت سفید کبریتی پوشیدم
از اتاقم امدم بیرون از پسرا خدافظی کردم ماشینو روشن کردمو راه افتادم
از رویه عادت سر راه جلو کافی شاپ نگه داشتم یه اسپرسو گرفتمو امدم بیرون
چند مین بعد
از ماشین پیاده شدم
جلو یه مطب یه ماشین مشکی خیلی باحال پارک شده بود
رفتم تو مطب
مینسو امد جلو و...
-سلام خانم کِلِی
^سلام مینسو
^مریض تو اتاقه!؟
-بله
^ممنون
رفتم سمت اتاق درو باز کردم که بادیدنش مغزم سوت کشید نمیدونستم بخندم میتر سیدم زود باشه
با خودم گفتم...
^غیر ممکنه این خودش باشه، اون مگه تو یه تصادف نمرد؟ یعنی الان دارم یه روح میبینم؟
شاید دارم خواب میبینم!
همینجوری داشتم با خودم حرف میزدم که
تا برگشت نگام کرد سریع شروع کردم به حرف زدن
^سلام ، خوش امدید مشکلتون چیه؟!
( وایی الان این چی بود من گفتم! )
*سلام، خیلی ممنون، بخاطر دندونم امدم
باورم نمیشد اول شک کردم که خودشه ولی الان مطمئن شدم
چهرش، طرز حرف زدنش کلا خودش بود
برایه اینکه مطمئن تر شم گفتم
^خب من الیا کلی هستم میشه خودتونو معرفی کنید تا من وسایلو اماده کنم
وقتی اینو گفتم اون لبخند خرگوشی که سه سالی میشد ندیده بودم شو دیدم
سریع جواب داد.....
#Bts
#army
۵.۶k
۰۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.